ارایه مدل جهت رتبه بندی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی
علی
نمکی
دانش آموخته دکترای تخصصی مدیریت آموزش عالی، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران
author
نادرقلی
قورچیان
استاد دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات ، تهران، ایران
author
پریوش
جعفری
استاد دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات ، تهران، ایران
author
text
article
2019
per
زمینه و هدف:در چند دهه اخیر دانشگاه ها سرمایه گذاری بیشتری روی گردآوری و بازتولید دانش انجام داده اند رقابت بر سر دستیابی به چنین شرایطی، نظامهای جدیدی از رتبه بندی و ارزیابی دانشگاه ها را ایجاد کرده است. هدف اصلی این تحقیق ارائه مدل مناسبی جهت رتبه بندی دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی در سطح کشور است. روش بررسی: در این تحقیق ابتدا نتایج حاصل از بررسی های مبانی نظری مورد تحلیل قرار گرفت (مرور اسنادی) و سپس داده های حاصل از مصاحبه های نیمه ساختاریافته از طریق روش تحلیل تم بررسی شد. کدگذاری روابط نهفته بین مفاهیم از طریق مراجعه مجدد به متن مصاحبه و بازبینی کدها انجام شده و در نهایت مولفه های نهایی استخراج شد. در انتهای این مرحله مولفه های انتخابی با مدل بدست آمده از چارچوب نظری و پیشینه مطابقت داده شده و در نهایت مولفههای نهایی رتبه بندی دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی بدست آمد یافته ها: شاخص های بدست آمده در این تحقیق برای رتبه بندی دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی شامل موارد زیر بود: کارکرد آموزشی، کارکرد پژوهشی، بزرگی دانشگاه، اشتغالزایی و کارافرینی و رتبه علمی و وجهه علمی وبین المللی نتیجه گیری: تحلیل نتایج نشان داد که شاخص های در نظر گرفته شده در مدل پیشنهادی برای رتبه بندی دانشگاه ها با داده های تجربی مناسبت داشته و از شرایط مطلوبی برخوردار است.
طب و تزکیه
معاونت آموزشی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
1608-2397
28
v.
1
no.
2019
1
15
https://www.tebvatazkiye.ir/article_89802_edb9d072c214b238ccb51abeadb13839.pdf
اولویتهای مولفه های موثر نسل سوم دانشگاههای علوم پزشکی با رویکرد AHP
حبیبه
عباسی
گروه مدیریت آموزشی، دانشکده مدیریت، واحد تهران غرب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
author
بابک
نصیری قرقانی
گروه مدیریت آموزشی، دانشکده مدیریت، واحد تهران غرب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
author
رضا
سورانی یانچشمه
گروه مدیریت آموزشی، دانشکده مدیریت، واحد تهران غرب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
author
مریم
مصلح
گروه ریاضی، واحد تهران غرب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
author
text
article
2019
per
زمینه و هدف: پژوهش حاضر به شناسایی مولفه ها و شاخصهای موثر برای تبدیل دانشگاههای علوم پزشکی کشور به دانشگاههای نسل سوم با استفاده از تکنیک AHP پرداخته است. روش بررسی: پژوهش حاضر به لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی- توسعه ای است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده و پیمایشی می باشد. نتایج این تحقیق می تواند در تصمیمات مدیران و دست اندرکاران مفید واقع شود لذا می توان آن را تصمیم گرا نامید. جامعه آماری این پژوهش شامل ۱۴ نفر از خبرگان اعضای هیئت علمی دانشگاههای علوم پزشکی هستند. جهت شناسایی مولفه های دانشگاه های نسل سوم مطالعات کتابخانه ای و اینترنتی شامل کتب، مستندات، مقالات و تحقیقات سایر پژوهشگران داخلی و خارجی انجام شد. مولفه ها پس از استخراج با استفاده از نظر خبرگان با بکارگیری روش دلفی بازبینی و بومیسازی شد. پس از نتایج حاصل تجزیه تحلیل داده های به دست آمده از پرسشنامه ها، برای اولویت بندی مولفه ها از تکنیک تحلیل شبکه ایAHP از نرم افزار Expert Choice استفاده شد. یافته ها: مهمترین مولفه دانشگاه نسل سوم، رهبری و مدیریت می باشد. تبادل دانش و ارتباط با صنعت بعنوان اولویت دوم، آموزش کارآفرینی اولویت سوم، فرهنگ و ساختار دانشگاه اولویت چهارم، ماموریت، سیاست و استراتژی دانشگاه اولویت پنجم، ارزشیابی اولویت ششم و در نهایت آخرین اولویت بین المللی سازی دانشگاهها می باشد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، توصیه می شود تغییر نگرش مدیریتی به نظام آموزش دانشگاهها، اصلاح ساختار مبتنی بر راهبردهای جدید برای تبادل دانش و ارتباط با صنعت و ایجاد اکوسیستم کارآفرینی به منظور بهبود وضعیت نوآوری و کارآفرینی سازمانی در اولویت نظام اداری دانشگاه های علوم پزشکی قرار گیرد.
طب و تزکیه
معاونت آموزشی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
1608-2397
28
v.
1
no.
2019
16
36
https://www.tebvatazkiye.ir/article_89873_82814022074e87ca2f793c359d677d3b.pdf
تدوین و اعتبار یابی الگوی بازاریابی آموزشی در آموزش فنی و حرفهای
ندا
علی حاجی اکبری
دانشجوی دکترا، گروه مدیریت آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد گرمسار، گرمسار، ایران.
author
نادر
سلیمانی
دانشیار، گروه مدیریت آموزشی،دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار، گرمسار ، ایران.
author
حمید
شفیع زاده
دانشیار، گروه مدیریت آموزشی،دانشگاه آزاد اسلامی، واحد گرمسار، گرمسار، ایران.
author
سید موسی
طباطبایی
استادیار، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران.
author
text
article
2019
per
زمینه و هدف: هدف از مطالعه حاضر تدوین و اعتبار یابی الگوی بازاریابی آموزشی در آموزش فنی و حرفهای بود. روش بررسی: جهت دستیابی به هدف تحقیق از روش آمیخته متوالی استفاده شده است که شامل دو بخش کیفی و کمی است. اطلاعات و دادههای لازم از مدیران و معاونین دانشگاههای علمی و کاربردی و مراکز فنی و حرفهای شهر تهران جمعآوری گردیده و سپس الگوی بازاریابی آموزشی در آموزش فنی و حرفهای اعتبارسنجی شده است. الگوی بازاریابی آموزشی در آموزش فنی و حرفهای دارای 11 عامل اصلی عوامل فردی، عوامل ساختاری سازمان، بازاریابی خدمات، منابع مالی، خدمات و محصول آموزشی، رویه و سیاستهای آموزشی، فراگیر محوری و توجه به انتظارات، عوامل حقوقی و قانونی، همسویی سیاستهای بازاریابی و سازمان، عوامل اجتماعی و فرهنگی و پیامدها است که شامل 63 شاخص تشکیل دهنده آنها می باشد. یافتهها: یافته های تحقیق نشان داد که ضرایب مسیر همه متغیرهای تحقیق در سطح 01/0 مثبت و معنادار است. اثر مستقیم عوامل فردی (41/0 =β)، عوامل ساختاری سازمان (53/0 =β)، بازاریابی خدمات (41/0 =β)، منابع مالی (50/0 =β)، خدمات و محصول آموزشی (48/0 =β)، رویه و سیاستهای آموزشی (45/0 =β)، فراگیر محوری و توجه به انتظارات (39/0 =β)، عوامل حقوقی و قانونی (45/0- =β)، همسویی سیاستهای بازاریابی و سازمان (35/0 =β)، عوامل اجتماعی و فرهنگی (46/0- =β) و پیامدها (45/0 =β) بر بازاریابی آموزشی در سطح (01/0>P) مثبت و معنادار است. براساس یافته های تحقیق میزان 99/0 از بازاریابی آموزشی توسط مدل پژوهش تبیین میشود. نتیجهگیری: براساس محاسبه بارهای عاملی عوامل ساختاری سازمان (53/0) بیشتریت اثرگذاری را بر بازاریابی آموزشی در آموزش فنی و حرفهای دارد و متغیرهای منابع مالی (50/0)، خدمات و محصول آموزشی (48/0) و رویه و سیاستهای آموزشی (45/0) در اولویتهای بعدی قرار می گیرند.
طب و تزکیه
معاونت آموزشی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
1608-2397
28
v.
1
no.
2019
37
64
https://www.tebvatazkiye.ir/article_89807_e98b2d459e48cc54ffe448913afd2c12.pdf
رابطه انطباق پذیری شغلی با شایستگی های حرفه ای کارکنان حوزه ستادی معاونت آموزشی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
زهره
قربانیان
دانشجوی کارشناسی ارشدگروه علوم تربیتی، دانشکده علوم انسانی،دانشگاه آزاد اسلامی،واحد یادگار امام خمینی (ره) شهرری، تهران، ایران.
author
لیلا
صفایی فخری
دکتری مدیریت آموزشی، عضو هیات علمی گروه علوم تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگارامام خمینی(ره)شهرری، تهران،
author
text
article
2019
per
زمینه و هدف: یکی از مؤلفه های مهم جهت افزایش شایستگی های حرفه ای کارکنان، بهبود انطباق پذیری شغلی می باشد. با توجه به اهمیت انطباق پذیری شغلی و ﺷﺎﯾﺴﺘﮕﯽ ﻫﺎی ﺣﺮﻓﻪ ای ﮐﺎرﮐﻨﺎن در ﺑﻬﺒﻮد کیفیت ﺧﺪﻣﺖ، ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﺎ ﺗﻼش ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﮐﺎرﮐﻨﺎن ﺧﻮد را ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر اراﺋﻪ ﺧﺪﻣﺎت ﺑﺎ ﮐیﻔﯽ ﺗﺮ، ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪ ﺳﺎزﻧﺪ و ﺳﻄﺢ ﺷﺎیﺴﺘﮕﯽ ﺣﺮﻓﻪ ای آﻧﺎن را در ﻋﻤﻞ ارﺗﻘـﺎ ﺑﺨﺸـﻨﺪ، از این رو، هدف این مطالعه تعیین رابطه انطباق پذیری شغلی با شایستگی های حرفه ای کارکنان حوزه ستادی معاونت آموزشی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بوده است. روش بررسی: روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی و کاربردی بود که در سال ۱۳۹7 انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش کارکنان شاغل در معاونت آموزشی وزارت بهداشت و حجم نمونه با توجه به جدول مورگان 169 نفر بود. در این پژوهش از پرسشنامه انطباق پذیری شغلی ساویکاس و پورفلی (2012) و پرسشنامه پژوهشگرساخته شایستگی های حرفه ای کارکنان استفاده شد. یافته ها: میانگین بعد نگرش بیش از میانگین ابعاد دیگر شایستگی حرفه ای کارکنان و میانگین بعد دغدغه شغلی بیش از میانگین ابعاد دیگر انطباق پذیری شغلی کارکنان مورد مطالعه بود و ارتباط بین متغیر انطباق پذیری شغلی و ابعاد آن شامل کنترل شغلی، کنجکاوی شغلی و اعتماد شغلی با متغیر شایستگی های حرفه ای کارکنان از لحاظ آماری معنی دار می باشد. نتیجه گیری: بنابراین با توجه به نتایج این پژوهش و تاثیر انطباق پذیری شغلی بر شایستگی کارکنان مورد مطالعه که در این پژوهش بیش از متوسط ارزیابی شده است، لازم است مدیریت بر انطباق پذیری شغلی کارکنان تاکید نمایند تا از مزایای آنها در بهبود شایستگی های حرفه ای کارکنان بهره مند شود.
طب و تزکیه
معاونت آموزشی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
1608-2397
28
v.
1
no.
2019
65
78
https://www.tebvatazkiye.ir/article_89811_8692a0b1ff8e04f6a9fc70fe478a5815.pdf
شناسایی و ارزیابی عوامل درونی مرتبط با نظام مدیریت آموزش در جمعیت هلال احمر ج.ا.ا
فاطمه
نارنجی ثانی
: استادیار، گروه مدیریت و برنامهریزی آموزشی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
author
حمید
جمال الدینی
استادیار، ژنتیک، دانشکده علوم پزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
author
سعید
روحانی
استادیار، گروه مدیریت فناوری اطلاعات، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
author
text
article
2019
per
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و ارزیابی وضعیت موجود عوامل درونی مرتبط با نظام مدیریت آموزش در جمعیت هلال احمر ج.ا.ا انجام شده است. روش تحقیق بر اساس هدف کاربردی و از حیث گردآوری دادهها آمیخته-اکتشافی است. در این راستا در بخش کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 14 نفر از مطلعان کلیدی سازمان، مهمترین عوامل درونی مرتبط با نظام مدیریت آموزش شناسایی شد که عبارتند از؛ «اهداف و برنامههای آموزشی، نیروی انسانی آموزشی، منابع مالی آموزشی، محتوای آموزشی، فرآیندهای آموزشی، روش تدریس، زیرساخت آموزشی» . در مرحله بعد در قالب روش توصیفی- تحلیلی براساس عوامل شناسایی شده پرسشنامه محقق ساخته تهیه و از این طریق نظرات و دیدگاههای کارکنان درخصوص وضعیت موجود عوامل، گردآوری گردید. نتایج تحلیل کمی نشان میدهد که از بین عوامل هفتگانه، «اهداف و برنامههای آموزشی، محتوای آموزشی، فرآیندهای آموزشی، روش تدریس، زیرساخت آموزشی در وضعیت نسبتا مطلوب و عوامل نیروی انسانی و منابع مالی آموزش در وضعیت نامطلوب قرار گرفته اند.
طب و تزکیه
معاونت آموزشی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
1608-2397
28
v.
1
no.
2019
79
102
https://www.tebvatazkiye.ir/article_89828_54fd2185412e972b899dedf46db46c97.pdf
ارزیابی اثربخشی دوره های آموزش مداوم ویژه داروسازان و پزشکان سازمان غذا و دارو بر اساس مدل سیپ در سال 1397
فاطمه
ایزدپناه
متخصص داروسازی بالینی، رییس اداره آموزش، مرکز تحقیقات آزمایشگاهی سازمان غذا و دارو، سازمان غذا و دارو، تهران، ایران،
author
مصطفی
معظمی
دکترای مدیریت آموزش عالی، مدیرعامل موسسه آموزشی توان آفرین وستا، تهران، ایران
author
محمدعلی
سخاجو
دکترای حرفه ای پزشکی، مدیرکل منابع انسانی، سازمان غذا و دارو، تهران، ایران
author
اکبر
کرامت
فوق لیسانس مدیریت آموزشی، معاون مدیرکل منابع انسانی، سازمان غذا و دارو، تهران، ایران
author
text
article
2019
per
زمینه و هدف: آموزش و بهسازی کارکنان یکی از اولویتهای هر سازمانی است. اما آموزش کارکنان به تنهایی کافی نیست و اطمینان از اثرات و نتایج مثبت آن باید یکی دیگر از اولویتهای سازمانها باشد. هدف از پژوهش حاضر « ارزیابی اثربخشی دوره های آموزش مداوم ویژه داروسازان و پزشکان سازمان غذا و دارو بر اساس مدل سیپ در سال 1397» بوده است. روش بررسی: پژوهش حاضر از نظر روش توصیفی- پیمایشی و از نظر هدف تحقیق کاربردی میباشد. بدین منظور تعداد 76 نفر از کارشناسان شرکت کننده در برنامه، مورد مطالعه قرار گرفته اند. داده های مربوط به ارزیابی اثربخشی دوره های آموزشی برگزار شده و همچنین مولفه های مدل ارزشیابی سیپ با ابزار پرسشنامه محقق ساخته ای جمع آوری شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی و آمار استباطی شامل آزمون های T استفاده شده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که دوره های آموزشی سازمان غذا و دارو در ابعاد زمینه (محتوا)، درون داد، فرایند و برون داد اثر بخش بوده است و همچنین این دوره ها توانسته اند رضایت کارکنان را فراهم سازند. نتیجه گیری: در نهایت می توان گفت که شرکت کنندگان در دوره های آموزشی درمجموع، میزان اثربخشی دوره های آموزشی را در سطح مطلوبی ارزیابی نموده اند و آموزش های مذکور موجب افزایش دانش، مهارت و نگرش شغلی نیروی انسانی و افزایش نظم و دقت، ایجاد جاذبه و علاقه مندی نسبت به شغل خویش و رفع مشکلات کاری مرتبط شده است.
طب و تزکیه
معاونت آموزشی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
1608-2397
28
v.
1
no.
2019
103
113
https://www.tebvatazkiye.ir/article_89909_88bd60ee43214f0ce3f82bf607bccb64.pdf
ارائه مدلی جهت تبیین تأثیر رهبری بصیر بر استقلال دانشگاهی دانشگاه های علوم پزشکی کلان منطقه یک آمایشی سلامت کشور
علی
گل افشانی
دانشجوی دکتری تخصصی مدیریت آموزش عالی، واحد ساری، دانشگاه آزاد اسلامی، ساری، ایران.
author
محمد
صالحی
نویسنده مسئول،دانشیار دانشکده علوم انسانی، واحد ساری، دانشگاه آزاد اسلامی، ساری، ایران
author
text
article
2019
per
چکیده زمینه و هدف: برای اینکه دانشگاهها بتوانند به استقلال دست یابند نیازمند رهبرانی بصیر و اثربخش هستند؛ چرا که رهبری بصیر چشمانداز و دورنمای سازمان را ترسیم میکند. لذا هدف کلی از پژوهش حاضر، ارائه مدلی جهت تبیین تأثیر رهبری بصیر بر استقلال دانشگاهی دانشگاههای علوم پزشکی کلان منطقه یک آمایشی سلامت کشور می-باشد. روش بررسی: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه-های علوم پزشکی کلان منطقه یک به تعداد 1851 نفر که بر اساس فرمول کوکران، تعداد 320 نفر با روش نمونه-گیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. جهت جمع آوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته رهبری بصیر با 90 سوال و 2 بعد و 6 مولفه و پرسشنامه محقق ساخته استقلال دانشگاهی با60 سوال و 2 بعد و 7 مولفه استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS20 و PLS بکارگرفته شد. یافتهها: نتایج نشان داد که رهبری بصیر با بار عاملی 580/0 بر استقلال دانشگاهی دانشگاههای علوم پزشکی کلان منطقه یک تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین مدل ارائه شده نیز دارای برازش مناسب میباشد. نتیجهگیری: رهبری بصیر به عنوان یکی از عوامل مهم در بهبود ارتقای کیفیت اثر بخشی آموزشی و استقلال دانشگاهی محسوب میشود. در حوزه استقلال آکادمیک از دانشگاههای علوم پزشکی انتظار میرود که به مدیریت باثبات و پایدار پایبند باشند. پژوهش فوق میتواند چشمانداز جدیدی در راستای تغییر سیاستهای کلی مدیران و مسئولان دانشگاههای علوم پزشکی کلان منطقه در راستای بازبینی برنامهها بسته های تحول و نوآوری، ایجاد کند.
طب و تزکیه
معاونت آموزشی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
1608-2397
28
v.
1
no.
2019
114
129
https://www.tebvatazkiye.ir/article_89879_d9c07d573d26c5a4adaa3594396e0c54.pdf