2024-03-29T11:46:26Z
https://www.tebvatazkiye.ir/?_action=export&rf=summon&issue=6416
طب و تزکیه
1608-2397
1608-2397
1395
25
4
بررسی اثرمصرف اسید لینولئیک کونژوگه برفاکتورهای آنتی اکسیدانی و التهابی درسرطان کولورکتال
نسرین
بهشتی
مرجان
عجمی
زهرا
کمال
مرتضی
عبداللهی
سیدحسین
داوودی
مقدمه : سرطان کولورکتال یک بیماری کشنده و نسبتا شایع می باشد. بعلاوه سومین عامل رایج مرگ و میر ناشی از سرطان می باشد. التهاب و اکسیدان ها از جمله عوامل افزایش دهنده خطر تشکیل تومور می باشند. بنابراین استفاده از ترکیباتی که در پیشگیری از التهاب, عوامل اکسیدانی و بیماریهای التهابی نقش دارند نقش به سزایی در کاهش شیوع ابتلا به سرطان کلورکتال ایفا میکنند. اسیدلینولئیک کونژوگه یکی از اسیدهای چرب عملکردی میباشد که نقش ضد التهابی و آنتیاکسیدانی موثری دارد بنابراین میتواند به عنوان یک عامل مفید در پیشگیری از بروز سرطان کلورکتال مورد استفاده قرارگیرد. براساس این پیش زمینه مطالعه مروری حاضر با هدف یافتن راه حلی جهت پیشگیری و کنترل سرطان کولورکتال صورت گرفت.
مواد و روش ها: واژگان کلیدی 6 Interleukin , Paraxonase, Myeloperoxidase , Malondialdehyde , Conjugated linoleic acid ، ، TNF-α ، Rat، در ترکیب با واژه Colorectal ، Cancer، جهت جستجوی مقالات به زبان انگلیسی در سایت های PubMed و Google scholar، ISI webofknowledge، Scopus بین سال های 2000 تا 2015 میلادی مورد استفاده قرار گرفت. کارآزماییهای بالینی و مقالات مروری و متاآنالیز با کیفیت مطلوب جمع آوری شدند.
نتایج: مصرف اسید لینولئیک کونژوگه باعث کاهش فاکتورهای التهابی و افزایش فاکتورهای آنتیاکسیدانی در رتهای مبتلا به سرطان کلورکتال میگردد. بنابراین، اسید لینولئیک کونژوگه یک عامل بسیار موثر در پیشگیری و درمان سرطاان کلورکتال میباشد.
اسید لینولئیک کونژوگه
سرطان کولورکتال
پاراکسوناز
میلوپراکسیداز
اینترلوکین6
مالون دی آلدهید
فاکتور کشنده تومور آلفا
2017
11
22
169
182
https://www.tebvatazkiye.ir/article_52311_f0f6ff74677b133ded98233cd4a058fa.pdf
طب و تزکیه
1608-2397
1608-2397
1395
25
4
بررسی ارتباط مصرف لینولئیک اسید کنژوگه و ارتباط بین سطح سرمی ویسفاتین با خطر بروز و پیشرفت سرطان کولورکتال
زهرا
کمال
سید حسین
داودی
نسرین
بهشتی
مرتضی
عبداللهی
مرجان
عجمی
سابقه و هدف: سرطان کولورکتال سومین عامل مرگ ناشی از سرطان در ایران و جهان میباشد. بررسیهای آماری در ایران نشان میدهد که سرعت بروز این سرطان در طی سه دهه اخیر افزایش چشمگیری داشته است. هدف از انجام این مطالعه بررسی ارتباط مصرف لینولئیک اسید کنژوگه (conjugated linoleic acid, CLA) و ارتباط بین سطح سرمی ویسفاتین با خطر بروز و پیشرفت سرطان کولورکتال است.
مواد و روش ها: واژگان کلیدی NAMPT، Visfatin، PBEF، Rat، Conjugated linoleic Acid، در ترکیب با واژگانColorectal ، Cancer، Neoplasm و malignant جهت جستجوی مقالات به زبان انگلیسی در سایت های PubMed و google scholar، ISIwebofknowledge، Scopus بین سال های 2000 تا 2015 میلادی مورد استفاده قرار گرفت. کارآزماییهای بالینی و مقالات مروری با کیفیت مطلوب جمع آوری شدند.
یافتهها: نتایج حاصل از بررسی مطالعات مختلف نشان میدهد که CLA با استفاده از مسیرهای مختلف مانند القای آپوپتوز و تحریک تجمع پروتئین های سرکوبگر تومور، تعدیل متابولیسم آراشیدونیک اسید در غشای سلولهای سرطانی و فعال کردن Peroxisome proliferator-activated receptor γ (PPARγ) و نیز کاهش تولید واسطههای التهابی، میتواند مانع بدخیمی و پیشرفت سرطانها از جمله سرطان کولورکتال شود؛ همچنین سطح سرمی ویسفاتین در بسیاری از سرطانها افزایش مییابد و این افزایش، ارتباط مستقیمی با افزایش میزان بدخیمی و متاستاز دارد.
نتیجهگیری: با توجه به مطالعات مختلف میتوان نتیجه گرفت که با کنترل ویسفاتین سرمی و سرکوب آن به عنوان یک عامل کلیدی در درمان سرطان، میتوان یک راهکار تازه برای درمان سرطان کولورکتال ارائه داد، از این رو پیشنهاد میشود که یکی از مسیرهایی که میتوان از آن جهت سرکوب و کاهش ویسفاتین سرمی استفاده کرد، استفاده از CLA رژیمی میباشد.
ویسفاتین
لینولئیک اسید کنژوگه
سرطان کولورکتال
رت
2017
11
22
183
198
https://www.tebvatazkiye.ir/article_52312_d79a0df29eb1c59008416c1cebef2304.pdf
طب و تزکیه
1608-2397
1608-2397
1395
25
4
بررسی ارتباط کیفیت زندگی و نیاز های معنوی بیماران مبتلا به سرطان
محمد حسین
صفری زاده
منصوره
عزیززاده فروزی
بتول
تیرگری
یونس
جهانی
مقدمه: بررسی عوامل مرتبط با کیفیت زندگی در بیماران سرطانی و نیاز های معنوی آنان نقش مهمی در ارزیابی اثر بخشی درمان و و روند بیماری دارد به طوری که در سال های اخیر شناسایی و رفع نیاز های معنوی بیماران مبتلا به سرطان به عنوان هدفی مطلوب و حیطه مهمی از مراقبت پرستاری مورد توجه قرار گرفته است. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط کیفیت زندگی و نیاز های معنوی بیماران بستری در بخش انکولوژی بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی کرمان در سال 1394-1393 . روش: در این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی همبستگی، 150 بیمارمبتلا به سرطان به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند. ابزار گردآروی داده ها شامل پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی اختصاصی بیماران مبتلا به سرطان (QLQ-C30)، پرسشنامه نیاز های معنوی بود. داده ها با استفاده از آزمون های توصیفی، اسپیرمن، کروسکال وارلیس و منویتنی ویت نی با استفاده ازنرم افزار SPSS نسخه 19 در سطح معنی داری 05/0 تجزیه و تحلیل شد. نتایج: نتایج مطالعه نشان داد که بین نیاز های معنوی و کیفیت زندگی ارتباط وجود دارد (0001/0 p-value=) این بیان گر این است که بین معنویت و رفع نیاز های آن شامل نیاز به معنا و هدف در زندگی، نیاز به دریافت عشق و مهرورزی، نیاز به امیدواری و خلاقیت، نیاز به بخشش، روابط صادقانه با خود، دیگران و خدا با بهبود کیفیت زندگی ارتباط و جود دارد نتیجه گیری: توجه به عوامل ارتقاء کیفیت زندگی و نیاز های معنوی در بیماران مبتلا به سرطان می تواند باعث سازگای بیماران با بیماری و بهبود روند درمان در این بیماران شود.
کیفیت زندگی
نیاز های معنوی
سرطان
انکولوژی
2017
11
22
199
212
https://www.tebvatazkiye.ir/article_52313_b0acac14ddf7cf17b37ba20d96dc719a.pdf
طب و تزکیه
1608-2397
1608-2397
1395
25
4
طراحی و بکارگیری مجتمعهای سلامت در راستای پوشش همگانی سلامت با تمرکز بر حاشیه نشینان شهری در تبریز، ایران
احد
بختیاری
امیرحسین
تکیان
علی اکبر
سیاری
فیروزه
بایرامی
جعفر
صادق تبریزی
آذر
محمدی
سمیرا
علیرضایی
زمینه و هدف: باگسترش شهرنشینی در جهان مشکل حاشیهنشینی و وضعیت سلامت افراد در وضعیت حاشیهنشینی با شدتی متفاوت، از جمله مسائل تمام کشورهای جهان شدهاست به نحوی که مناطق زاغه نشین در هدف شماره 11.1 اهداف توسعه پایدار مستقیما مورد توجه قرار گرفته است. برنامه اسکان بشر سازمان ملل متحد تخمین زده است 863 میلیون نفر در مناطق زاغه نشین زندگی مینمایند (2014)، در ایران طبق سرشماری سال2015 وزارت بهداشت در سراسر کشور تعداد 10280270 نفر در مناطق حاشیه نشین میزیستهاند، در زیر مجموعه دانشگاه علوم پزشکی تبریز طبق این سرشماری 505356 نفر حاشیه نشین موجود بوده است این مقاله بر آنست تا به عنوان ارزیابی مستقل به معرفی و بحث در مورد تجربه تبریز با هدف پوشش همگانی سلامت برای حاشیه نشینان شهری بپردازد.
روشبررسی: این بررسی به صورت کیفی و انجام مصاحبه، مرور اسناد، مقایسه آمارهای قبل و بعد از اجرا شدن طرح تحول در حوزه بهداشت و بازدید های میدانی توسط 2 تیم مجزای کشوری و استانی صورت پذیرفت.
یافتهها: بااستفاده از استراتژی مجتمعهای سلامت تعداد موسسات و نیروهای حوزه سلامت در مناطق حاشیهنشین افزایش قابل توجهی داشته(به ازای هر 4 هزار نفر یک تیم سلامت) و برآیند آن در یک مجتمع دارای62 هزار نفر جمعیت، موارد دیابتی شناسایی شده از 30 مورد به 621 مورد و موارد بیماریهای قلبی شناسایی شده از 5 مورد به 167 مورد افزایش یافت، ضمن اینکه بسته های خدمت ضروری به صورت حمایتی (سرانه پرداختی از سوی دولت) در اختیار افراد قرار گرفت و همچنین شیوههای مدیریتی و پرداختی متفاوتی_کاراتری_ نسبت به گذشته نیز مورد استفاده قرار گرفت.
نتیجهگیری: ساختارهای مورد استفاده برای اجرای طرح تحول در حوزه بهداشت در استانهای مختلف متفاوت میباشند. شناسایی نقاط قوت این ساختارهای متفاوت و معرفی آنها ساختاری طراحی شده بر اساس تجربیات استانها و کارا را در برخواهد داشت.
واژه کلیدی: پوشش همگانی سلامت، مجتمع سلامت، حاشیه نشینی،
پوشش همگانی سلامت
مجتمع سلامت
حاشیه نشینی
2017
11
22
213
232
https://www.tebvatazkiye.ir/article_52314_9ec54dbdff11e1021ee76bba48933205.pdf
طب و تزکیه
1608-2397
1608-2397
1395
25
4
بررسی اپیدمیولوژیک سوانح ترافیکی منجر به مرگ در استان اصفهان در سال 1391
سعید
هاشمی نظری
نوشین سادات
آهن چی
جلیل
حسنی
احمد
شجاعی
حوادث رانندگی درایران ازلحاظ تعدادقربانیان، دومین عامل مرگ ومیر محسوب میشود. باتوجه به اهمیت وبارناشی ازتصادفات رانندگی لازم است تاباترسیم وتحلیل وضعیت موجودبستراطلاعاتی مناسبی برای پیشگیری وکنترل سوانح جاده ای فراهم شودازطرفی با توجه به اینکه استان اصفهان به دلیل داشتن جاذبه های گردشگری وواقع شدن درشاهراه مواصلاتی اصلی کشوروبا جابه جایی روزانه40میلیون تن بارو30هزار مسافرسهم ده درصدکل حمل ونقل کشوررا دارا می باشد و یکی از مسیرهای پرترافیک به شمار می رودوهمین امر باعث افزایش سوانح جاده ای دراین استان شده است. لذامطالعه حاضرباهدف بررسی اپیدمیولوژی حوادث رانندگی منجربه مرگ دراستان اصفهان درسال1391انجام شده است.
موادوروش ها: دراین مطالعه مقطعی-تحلیلی، ازکلیه ی اطلاعات مربوط به مرگ ناشی ازسوانح ترافیکی استان اصفهان درسال1391که توسط سازمان پزشکی قانونی کشورگزارش شد، استفاده شد. برای مقایسه ی فراوانی تصادفات رانندگی منجربه فوت درماه ها و ساعت های مختلف درجاده های برون شهری، در مخرج کسر، از برآورد تعداد کل ترددها در 46 محور استان اصفهان استفاده نمودیم. کلیه ی اطلاعات دریافتی، ابتدا کنترل و سپس با استفاده از نرم افزار آماری Stata 11 مورد تجزیه و تحلیل از نظر متغیرهای اپیدمیولوژیک قرار گرفت. همچنین رابطه ی بین برخی متغیرهای موثر بر روی تصادف با آزمونهای آماری سنجیده شد.
نتایج: میزان بروزخام ومیزان بروزاستانداردشده سنی به ترتیب4/24و3/24درصد هزارنفر بود. اغلب متوفیان حوادث موردمطالعه مذکر(98/79 درصد) ودرسنین 44-15سال بودند. میزان بروز تصادفات درمحورهای برون شهری براساس کل تعداد ترددهای وسایل نقلیه در محورهای برون شهری استان محاسبه شد، که بیشترین میزان مربوط به ماه شهریورودرساعت6 صبح می باشد. محل تصادف 38/50 درصدازمرگ ومیردرتصادفات برون شهری بود. مرگ اکثر افراد به علت ضربه به سر (02/48 درصد) بوده است. رابطه معناداری بین محل تصادف ومحل فوت ونیزبین نوع خودرومورداستفاده ونحوه وقوع تصادف مشاهده شد.
نتیجه گیری: باتوجه به نتایج حاصل ازاین مطالعه تصادفات منجربه مرگ بیشتر در جنس مذکر، سنین 44-15 سال، تحصیلات پایین، ماه های شهریوروتیررخ داده است. با توجه به این مطلب که ضربه به سر علت بیش از 40 درصد متوفیان را تشکیل می داد، اقدامات پیشگیرانه و برنامه ریزی های مناسب در جهت کاهش مرگ ناشی از تصادفات، افزیش ایمنی جاده ها و راه ها بخصوص محورهای برون شهری ضروری به نظر می رسد.
حوادث جاده ای
استان اصفهان
اپیدمیولوژی
2017
11
22
233
246
https://www.tebvatazkiye.ir/article_52315_46cbfa57c8ab9c0794b06dc3b6379408.pdf
طب و تزکیه
1608-2397
1608-2397
1395
25
4
رابطه حمایت اجتماعی و سازگاری زناشویی با سلامت روان زنان شاغل در یک سازمان دولتی
احمد
حاجبی
حوریه
خوشدل
مرتضی
ناصر بخت
ارسلان
خان محمدی
چکیده :
زمینه و هدف :
هدف از پژوهش بررسی رابطه حمایت اجتماعی و سازگاری زناشویی با سلامت روان زنان متأهل شاغل در یک سازمان دولتی می باشد.
روش بررسی :
این مطالعه توصیفی تحلیلی از نوع کاربردی است. جامعه آماری را کارکنان زن متاهل شاغل در یک سازمان دولتی در سال 1395 تشکیل می دادند که طبق فرمول کوکران 250 نفر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه های استاندارد ارزیابی حمایت اجتماعی شربورن و استوارت ، مقیاس سازگاری زناشویی اسپانیر و پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های t تک متغیره، همبستگی پیرسون و رگرسیون به منظور آزمون فرضیات استفاده شد.
یافته ها :
نتایج نشان داد حدود 65 درصد از افراد شرکت کننده در مطالعه نمره بالاتر از نقطه برش در پرسشنامه سلامت عمومی کسب کردند و این یافته نشان می دهد جمعیت مورد مطالعه از وضعیت سلامت روان مطلوبی برخوردار نیستند. همچنین مشخص گردید با بهبود حمایت اجتماعی و سازگاری زناشویی، سلامت روان زنان شاغل افزایش می یابدو حدود 70 درصد تغییرات سلامت روان توسط مولفه های حمایت اجتماعی و سازگاری زناشویی قابل پیش بینی است.
نتیجه گیری :
با توجه به تأثیرگذاری حمایت اجتماعی و سازگاری زناشویی بر سلامت روان زنان شاغل، ارائه آموزش و مشاوره کافی و مستمربه زوجین قبل و بعد از ازدواج و تمرکز بر ارتقاء حمایت اجتماعی با هدف ارتقاء کیفیت و کمیت شبکه های حمایتی می تواند باعث تقویت اثرات محافظتی شود.
کلید واژه ها : سلامت روان، حمایت اجتماعی، سازگاری زناشویی، زنان شاغل
کلید واژه ها
سلامت روان
حمایت اجتماعی
سازگاری زناشویی
زنان شاغل
2017
11
22
247
256
https://www.tebvatazkiye.ir/article_52316_49de876c137a42dabeb2147f5d3cc1c1.pdf
طب و تزکیه
1608-2397
1608-2397
1395
25
4
بررسی رابطه ی بین ارائه خدمات پشتیبانی و رضایت مندی کارکنان واحدهای تخصصی در ستاد وزارت بهداشت،درمان و آموزش پزشکی
عبدالله
جوادی نژاد
مقدمه: با توجه به اهمیت و جایگاه منابع انسانی در سازمان، همواره مدیران سازمانها در پی آن بودهاند تا زمینه ایجاد انگیزه کافی برای جلب رضایت کارکنان و به تبع آن اشتیاق آنها را برای انجام با کیفیتتر کارها را فراهم آورند. کارکنان همواره از دیدگاه راحتی فردی و تسهیلات یا تمهیدات موجود به محیط کار توجه میکنند، آنها ترجیح میدهند که محیط کار سالم، بیخطر، آرام، تمییز و بدون هیچ خدشهای باشد. هدف این پژوهش بررسی رابطهی بین ارائهی خدمات پشتیبانی و رضایتمندی کارکنان واحدهای تخصصی در ستاد وزارت بهداشت می باشد. روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است که در مقطعی از زمان (سال 1392) انجام شده است. مطالعه بر روی 320 نفر از کارکنان وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی انجام گرفت. برای تعیین رابطه بین متغیر تامین نیازمندیهای پشتیبانی و ابعاد مختلف آن با متغیر رضایت شغلی با توجه به آزمون نرمالیتی از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن و پیرسون استفاده شد. یافته ها: میانگین امتیاز متغیر نگهداشت تاسیسات (08/2) در بین کارکنان بیش از میانگین متغیرهای دیگر مورد مطالعه است و کمترین میانگین متعلق به امتیاز متغیر تامین به موقع اقلام اداری (73/1) در بین کارکنان است. رابطه تامین نیازمندیهای پشتیبانی با رضایت شغلی در بین کارکنان مرد، زن و کل کارکنان (p-value< 0.001) از لحاظ آماری معنی دار است. بحث: دیده شد که با افزایش تامین نیازمندیهای پشتیبانی کارکنان میزان رضایت شغلی آنان نیز افزایش می یابد. یک محیط کاری خوب و یک شرایط کاری خوب می تواند رضایت شغلی کارکنان را افزایش داده و کارکنان سعی میکنند تا عملکرد بهتری داشته باشند.
رضایت شغلی
خدمات پشتیبانی
کارکنان واحدهای تخصصی ستاد وزارت بهداشت
درمان وآموزش پزشکی
2017
02
19
130
140
https://www.tebvatazkiye.ir/article_65398_2f65d320319749f357c1e93572877ff4.pdf