معاونت آموزشی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکیطب و تزکیه1608-239725420171122The effect of dietary conjugated linoleic acid and assessment of anti- oxidant factors on the risk of developing colorectal cancerبررسی اثرمصرف اسید لینولئیک کونژوگه برفاکتورهای آنتی اکسیدانی و التهابی درسرطان کولورکتال16918252311FAنسرین بهشتیمرجان عجمیزهرا کمالمرتضی عبداللهیسیدحسین داوودیJournal Article20171122Introduction:Colorectal cancer (CRC) is one of the most common types of cancer affecting 1.23million individuals per and is the third most common cancer in males and the second in Females. In addition, it is the third most common cause of cancer-related death.In recent years Oxidative stress and Chronic inflammation are believed to be two of the risk factors of colorectal carcinogenesis that have an important role in colorectal cancer(CRC). Biological and epidemiological studies indicated that some factores such as diet an life style can prevent incidence of CRC.Conjugated linoleic acid (CLA) is one of the functional lipids and is known to have physiological benefits such as the prevention and attenuation of lifestyle-related Colorectal cancer.
Materials and Methods: PubMed, Google scholar, ISI webofknowledge and Scopus were searched for studies published between 2000 till 2015. “inflammatory”, “anti oxidant”, “Rat”, “Conjugated linoleic acid” in combination with “Colorectal”, “Cancer” were used as search terms. Clinical trials with high quality and review articles were collected.
Results:it is suggested reduction of inflammatory factors level as a key point in controlling cancer is a novel approach to prevent malignancy. For this purpose dietary CLA is suggested as a powerful factor to decrease inflammatory factors and increase anti oxidant factors level.مقدمه : سرطان کولورکتال یک بیماری کشنده و نسبتا شایع می باشد. بعلاوه سومین عامل رایج مرگ و میر ناشی از سرطان می باشد. التهاب و اکسیدان ها از جمله عوامل افزایش دهنده خطر تشکیل تومور می باشند. بنابراین استفاده از ترکیباتی که در پیشگیری از التهاب, عوامل اکسیدانی و بیماریهای التهابی نقش دارند نقش به سزایی در کاهش شیوع ابتلا به سرطان کلورکتال ایفا میکنند. اسیدلینولئیک کونژوگه یکی از اسیدهای چرب عملکردی میباشد که نقش ضد التهابی و آنتیاکسیدانی موثری دارد بنابراین میتواند به عنوان یک عامل مفید در پیشگیری از بروز سرطان کلورکتال مورد استفاده قرارگیرد. براساس این پیش زمینه مطالعه مروری حاضر با هدف یافتن راه حلی جهت پیشگیری و کنترل سرطان کولورکتال صورت گرفت.
مواد و روش ها: واژگان کلیدی 6 Interleukin , Paraxonase, Myeloperoxidase , Malondialdehyde , Conjugated linoleic acid ، ، TNF-α ، Rat، در ترکیب با واژه Colorectal ، Cancer، جهت جستجوی مقالات به زبان انگلیسی در سایت های PubMed و Google scholar، ISI webofknowledge، Scopus بین سال های 2000 تا 2015 میلادی مورد استفاده قرار گرفت. کارآزماییهای بالینی و مقالات مروری و متاآنالیز با کیفیت مطلوب جمع آوری شدند.
نتایج: مصرف اسید لینولئیک کونژوگه باعث کاهش فاکتورهای التهابی و افزایش فاکتورهای آنتیاکسیدانی در رتهای مبتلا به سرطان کلورکتال میگردد. بنابراین، اسید لینولئیک کونژوگه یک عامل بسیار موثر در پیشگیری و درمان سرطاان کلورکتال میباشد.https://www.tebvatazkiye.ir/article_52311_f0f6ff74677b133ded98233cd4a058fa.pdfمعاونت آموزشی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکیطب و تزکیه1608-239725420171122The effect of CLA and Visfatin levels in colorectal cancerبررسی ارتباط مصرف لینولئیک اسید کنژوگه و ارتباط بین سطح سرمی ویسفاتین با خطر بروز و پیشرفت سرطان کولورکتال18319852312FAزهرا کمالدانشجو کارشناسی ارشد علوم تغذیه, دانشکده علوم تغذیه و صنایع غذایی, انستیو تحقیقات تغذیه ای و صنایع غذایی کشور, دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی ایران, تهران,ایرانسید حسین داودیمرکز تحقیقات سرطان، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران. 3- دانشیارگروه تغذیه بالینی و رژیم درمانی، انستیتو تحقیقات تغذیهای و صنایع غذایی کشور و دانشکده علوم تغذیه و صنایع غذایی ، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهید بهشتی ، تهران، ایراننسرین بهشتیدانشجو کارشناسی ارشد علوم تغذیه, دانشکده علوم تغذیه و صنایع غذایی, انستیو تحقیقات تغذیه ای و صنایع غذایی کشور, دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی ایران, تهران,ایرانمرتضی عبداللهیدانشیار دانشکده علوم تغذیه و صنایع غذایی، گروه تحقیقات سیاست گذاری تغذیه و صنایع غذایی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی ایران، تهران، ایرانمرجان عجمیاستادیار دانشکده علوم تغذیه و صنایع غذایی, گروه تغذیه بالینی و رژیم درمانی, دانشکده علوم تغذیه و صنایع غذایی, دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی ایران, تهران,ایرانJournal Article20171122Background and objectives: Colorectal cancer is the third cause of cancer death in the world and also in Iran. Recent studies in Iran show that colorectal cancer incidence has increased dramatically in the three recent decades. The current review was conducted to investigate the effect of dietary conjugated linoleic acid and serum Visfatin levels on the risk of developing colorectal cancer.
Materials and Methods: PubMed, Google scholar, ISIwebofknowledge and Scopus were searched for studies published between 2000 till 2015. “NAMPT”, “Visfatin”, “PBEF”, “Rat”, “Conjugated linoleic acid” in combination with “Colorectal”, “Cancer”, “Neoplasm” and “malignant” were used as search terms. Clinical trials with high quality and review articles were collected.
Results: Various studies show that conjugated linoleic acid (CLA) prevents metastasis and progressive cancers especially colorectal cancer by different ways such as inducing apoptosis and aggregating of tumor suppressor proteins. It has been concluded that the serum Visfatin levels increase in different cancers and a positive correlation between serum Visfatin levels and metastasis has been shown.
Conclusion: It is suggested that reduction of serum Visfatin level as a key point in controlling cancer is a novel approach to prevent malignancy. For this purpose dietary CLA is suggested as a powerful factor to decrease serum Visfatin. سابقه و هدف: سرطان کولورکتال سومین عامل مرگ ناشی از سرطان در ایران و جهان میباشد. بررسیهای آماری در ایران نشان میدهد که سرعت بروز این سرطان در طی سه دهه اخیر افزایش چشمگیری داشته است. هدف از انجام این مطالعه بررسی ارتباط مصرف لینولئیک اسید کنژوگه (conjugated linoleic acid, CLA) و ارتباط بین سطح سرمی ویسفاتین با خطر بروز و پیشرفت سرطان کولورکتال است.
مواد و روش ها: واژگان کلیدی NAMPT، Visfatin، PBEF، Rat، Conjugated linoleic Acid، در ترکیب با واژگانColorectal ، Cancer، Neoplasm و malignant جهت جستجوی مقالات به زبان انگلیسی در سایت های PubMed و google scholar، ISIwebofknowledge، Scopus بین سال های 2000 تا 2015 میلادی مورد استفاده قرار گرفت. کارآزماییهای بالینی و مقالات مروری با کیفیت مطلوب جمع آوری شدند.
یافتهها: نتایج حاصل از بررسی مطالعات مختلف نشان میدهد که CLA با استفاده از مسیرهای مختلف مانند القای آپوپتوز و تحریک تجمع پروتئین های سرکوبگر تومور، تعدیل متابولیسم آراشیدونیک اسید در غشای سلولهای سرطانی و فعال کردن Peroxisome proliferator-activated receptor γ (PPARγ) و نیز کاهش تولید واسطههای التهابی، میتواند مانع بدخیمی و پیشرفت سرطانها از جمله سرطان کولورکتال شود؛ همچنین سطح سرمی ویسفاتین در بسیاری از سرطانها افزایش مییابد و این افزایش، ارتباط مستقیمی با افزایش میزان بدخیمی و متاستاز دارد.
نتیجهگیری: با توجه به مطالعات مختلف میتوان نتیجه گرفت که با کنترل ویسفاتین سرمی و سرکوب آن به عنوان یک عامل کلیدی در درمان سرطان، میتوان یک راهکار تازه برای درمان سرطان کولورکتال ارائه داد، از این رو پیشنهاد میشود که یکی از مسیرهایی که میتوان از آن جهت سرکوب و کاهش ویسفاتین سرمی استفاده کرد، استفاده از CLA رژیمی میباشد.
https://www.tebvatazkiye.ir/article_52312_d79a0df29eb1c59008416c1cebef2304.pdfمعاونت آموزشی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکیطب و تزکیه1608-239725420171122Relationship between quality of life and spiritual needs of cancer patientsبررسی ارتباط کیفیت زندگی و نیاز های معنوی بیماران مبتلا به سرطان19921252313FAمحمد حسین صفری زادهدانشکده پرستاری و مامائی رازی کرمانمنصوره عزیززاده فروزیدانشکده پرستاری و مامائی رازی کرمانبتول تیرگریدانشکده پرستاری و مامائی رازی کرمانیونس جهانیدانشکده پرستاری و مامائی رازی کرمانJournal Article20171122Introduction: factors associated with quality of life in cancer patients and their spiritual needs an important role in evaluating the effectiveness of treatment and the disease process so that in recent years to identify and meet the spiritual needs of cancer patients as a desirable goal and Nursing care is an important safety consideration. This study aimed to determine the relationship between quality of life and spiritual needs of patients in oncology hospitals in Kerman University of Medical Sciences in 2015. Methods: This descriptive correlational study, 150 patients with cancer were selected based on sampling. Collection tool questionnaire data quality of life of patients with cancer (QLQ-C30), a questionnaire was spiritual needs. Data using descriptive test, Spearman, Mann-Whitney and Kruskal_Varlys and Whitney using SPSS software version 19 was analyzed at the significant level of 0.05. Results: The results showed that there is a need for spiritual and quality of life (p-value= 0.0001) this indicates is that the spiritual needs include the need for meaning and purpose in life, the need to receive love and affection, the need for hope and creativity, the need for forgiveness, honest relationships with self, others and God by improving the quality of life there Conclusion: the role of quality of life and spiritual needs of patients with cancer can cause patients cope with the disease and improve the treatment of these patients.مقدمه: بررسی عوامل مرتبط با کیفیت زندگی در بیماران سرطانی و نیاز های معنوی آنان نقش مهمی در ارزیابی اثر بخشی درمان و و روند بیماری دارد به طوری که در سال های اخیر شناسایی و رفع نیاز های معنوی بیماران مبتلا به سرطان به عنوان هدفی مطلوب و حیطه مهمی از مراقبت پرستاری مورد توجه قرار گرفته است. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط کیفیت زندگی و نیاز های معنوی بیماران بستری در بخش انکولوژی بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی کرمان در سال 1394-1393 . روش: در این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی همبستگی، 150 بیمارمبتلا به سرطان به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند. ابزار گردآروی داده ها شامل پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی اختصاصی بیماران مبتلا به سرطان (QLQ-C30)، پرسشنامه نیاز های معنوی بود. داده ها با استفاده از آزمون های توصیفی، اسپیرمن، کروسکال وارلیس و منویتنی ویت نی با استفاده ازنرم افزار SPSS نسخه 19 در سطح معنی داری 05/0 تجزیه و تحلیل شد. نتایج: نتایج مطالعه نشان داد که بین نیاز های معنوی و کیفیت زندگی ارتباط وجود دارد (0001/0 p-value=) این بیان گر این است که بین معنویت و رفع نیاز های آن شامل نیاز به معنا و هدف در زندگی، نیاز به دریافت عشق و مهرورزی، نیاز به امیدواری و خلاقیت، نیاز به بخشش، روابط صادقانه با خود، دیگران و خدا با بهبود کیفیت زندگی ارتباط و جود دارد نتیجه گیری: توجه به عوامل ارتقاء کیفیت زندگی و نیاز های معنوی در بیماران مبتلا به سرطان می تواند باعث سازگای بیماران با بیماری و بهبود روند درمان در این بیماران شود.https://www.tebvatazkiye.ir/article_52313_b0acac14ddf7cf17b37ba20d96dc719a.pdfمعاونت آموزشی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکیطب و تزکیه1608-239725420171122Design and deployment of health complexes in line with universal health coverage by focusing on the marginalized population in Tabriz, Iranطراحی و بکارگیری مجتمعهای سلامت در راستای پوشش همگانی سلامت با تمرکز بر حاشیه نشینان شهری در تبریز، ایران21323252314FAاحد بختیاریدانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهرانامیرحسین تکیاندانشگاه علوم پزشکی تهرانعلی اکبر سیاریوزارت بهداشتفیروزه بایرامیعلوم پزشکی تهرانجعفر صادق تبریزیعلوم پزشکی تبریزآذر محمدیدانشگاه تهرانسمیرا علیرضاییعلوم پزشکی ایرانJournal Article20171122Background and objective :
With increasing rate of urbanization in the globe, the problem of marginalization and health status of marginalized group, although with a different severity has been turned to a big issue for all nations and countries, in a way that slums have been addressed directly in the 11.1 of Sustainable Development Goals. The United Nations Human Settlements Programme estimates that 863 million people living in slum areas (2014), According to the 2015 census of Ministry of Health and Medical Education in Iran 10,280,270 people lived in slum areas (2015) and again according to this census this rate for Tabriz University of Medical Sciences is about 505,356 persons. This article as an independent assessment intends to introduce and discuss the Tabriz experience in this regard in line with universal health coverage for marginalized groups.
Methods:
This paper has been conducted through qualitative methods, interviews, documents reviewing, data comparison before and after the implementation of health transformation plan and field surveys by two separate teams (national and provincial).
Results:
By implementing the health complex strategy in marginalized areas the number of health institutions and healthcare workers has been significantly increased in these areas (a health team for 4000 persons and a 62000 population for a health complex, Diabetes cases detection has been increased from 30 to 621 and detection of heart diseases increased from 5 to 167, Meanwhile essential packages and supportive services provided to the population by governmental subsidy , as well as managerial practices and payment methods were used much more efficiently than in the past.
Conclusions:
The implemented structures used to the health transformation plan were varied in different provinces. Recognizing the strengths of different structures and introduce them، will provide a structural design based on the experiences of all provinces.
Key words: Universal Health Coverage, health complexes, marginalizationزمینه و هدف: باگسترش شهرنشینی در جهان مشکل حاشیهنشینی و وضعیت سلامت افراد در وضعیت حاشیهنشینی با شدتی متفاوت، از جمله مسائل تمام کشورهای جهان شدهاست به نحوی که مناطق زاغه نشین در هدف شماره 11.1 اهداف توسعه پایدار مستقیما مورد توجه قرار گرفته است. برنامه اسکان بشر سازمان ملل متحد تخمین زده است 863 میلیون نفر در مناطق زاغه نشین زندگی مینمایند (2014)، در ایران طبق سرشماری سال2015 وزارت بهداشت در سراسر کشور تعداد 10280270 نفر در مناطق حاشیه نشین میزیستهاند، در زیر مجموعه دانشگاه علوم پزشکی تبریز طبق این سرشماری 505356 نفر حاشیه نشین موجود بوده است این مقاله بر آنست تا به عنوان ارزیابی مستقل به معرفی و بحث در مورد تجربه تبریز با هدف پوشش همگانی سلامت برای حاشیه نشینان شهری بپردازد.
روشبررسی: این بررسی به صورت کیفی و انجام مصاحبه، مرور اسناد، مقایسه آمارهای قبل و بعد از اجرا شدن طرح تحول در حوزه بهداشت و بازدید های میدانی توسط 2 تیم مجزای کشوری و استانی صورت پذیرفت.
یافتهها: بااستفاده از استراتژی مجتمعهای سلامت تعداد موسسات و نیروهای حوزه سلامت در مناطق حاشیهنشین افزایش قابل توجهی داشته(به ازای هر 4 هزار نفر یک تیم سلامت) و برآیند آن در یک مجتمع دارای62 هزار نفر جمعیت، موارد دیابتی شناسایی شده از 30 مورد به 621 مورد و موارد بیماریهای قلبی شناسایی شده از 5 مورد به 167 مورد افزایش یافت، ضمن اینکه بسته های خدمت ضروری به صورت حمایتی (سرانه پرداختی از سوی دولت) در اختیار افراد قرار گرفت و همچنین شیوههای مدیریتی و پرداختی متفاوتی_کاراتری_ نسبت به گذشته نیز مورد استفاده قرار گرفت.
نتیجهگیری: ساختارهای مورد استفاده برای اجرای طرح تحول در حوزه بهداشت در استانهای مختلف متفاوت میباشند. شناسایی نقاط قوت این ساختارهای متفاوت و معرفی آنها ساختاری طراحی شده بر اساس تجربیات استانها و کارا را در برخواهد داشت.
واژه کلیدی: پوشش همگانی سلامت، مجتمع سلامت، حاشیه نشینی،https://www.tebvatazkiye.ir/article_52314_9ec54dbdff11e1021ee76bba48933205.pdfمعاونت آموزشی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکیطب و تزکیه1608-239725420171122An epidemiology study of fatal road traffic accidents in esfahan province in 2011بررسی اپیدمیولوژیک سوانح ترافیکی منجر به مرگ در استان اصفهان در سال 139123324652315FAسعید هاشمی نظرینوشین سادات آهن چیجلیل حسنیاحمد شجاعیJournal Article20171122Road traffic accidents accidents in Iran due to high frequency of their victims are the second cause of mortality. Considering the burden of road traffic accidents, it is necessary to provide a proper information setting for decision makers with analysis of current data in order to prevent and control road traffic accidents. Esfahan province is considered as one of the main roads with high traffic because of its touristic attractions and also its location in the in the country main traffic roads. Esfehan has 10 percent share of total transportation in country with daily transferring of more than 40 million ton cargo and 30 thousand passengers. Therefore, Esfahan province is considered as one of the high traffic ways in which the road accidents occur increasingly. This research is accomplished to investigate the epidemiology of fatal driving accidents in Esfahan province in 2012.
Materials and methods:
In this cross-sectional study, all data of deaths following Isfahan traffic accident injuries in 2012 reported by forensic medicine organization were used. All received information first were controlled and then using Stata 11 were analyzed in terms of epidemiological variables. Relations of some effective variables on accident were also evaluated by statistical tests.
Results:
Raw andage standardized incidence were 24.4 and 24.3 in 100000 person, respectively. Most of the studied subjects were male (79.98%) and between the ages of 15-44. suburbanaccident rate was also calculated based on the total number of vehicle transits in suburban roads that most of them happened in 6:00 AM and September.accoring to the location of accident 50.38% of them occurred in suburban roads. Cause of death in most of the accidents head injury (48.02). there was statistically Significant relation between crash site, vehicle type and the way of accident occurrence.
The study results indicate that accidents resulting in death most occurred in low educated males, between the ages of 15-44years and in July and September. Since more than 40 % of deaths was due to head injury, preventive measures and proper planning is necessary to decrease the deaths caused by accidents and increase the road safety especially in suburban roads.حوادث رانندگی درایران ازلحاظ تعدادقربانیان، دومین عامل مرگ ومیر محسوب میشود. باتوجه به اهمیت وبارناشی ازتصادفات رانندگی لازم است تاباترسیم وتحلیل وضعیت موجودبستراطلاعاتی مناسبی برای پیشگیری وکنترل سوانح جاده ای فراهم شودازطرفی با توجه به اینکه استان اصفهان به دلیل داشتن جاذبه های گردشگری وواقع شدن درشاهراه مواصلاتی اصلی کشوروبا جابه جایی روزانه40میلیون تن بارو30هزار مسافرسهم ده درصدکل حمل ونقل کشوررا دارا می باشد و یکی از مسیرهای پرترافیک به شمار می رودوهمین امر باعث افزایش سوانح جاده ای دراین استان شده است. لذامطالعه حاضرباهدف بررسی اپیدمیولوژی حوادث رانندگی منجربه مرگ دراستان اصفهان درسال1391انجام شده است.
موادوروش ها: دراین مطالعه مقطعی-تحلیلی، ازکلیه ی اطلاعات مربوط به مرگ ناشی ازسوانح ترافیکی استان اصفهان درسال1391که توسط سازمان پزشکی قانونی کشورگزارش شد، استفاده شد. برای مقایسه ی فراوانی تصادفات رانندگی منجربه فوت درماه ها و ساعت های مختلف درجاده های برون شهری، در مخرج کسر، از برآورد تعداد کل ترددها در 46 محور استان اصفهان استفاده نمودیم. کلیه ی اطلاعات دریافتی، ابتدا کنترل و سپس با استفاده از نرم افزار آماری Stata 11 مورد تجزیه و تحلیل از نظر متغیرهای اپیدمیولوژیک قرار گرفت. همچنین رابطه ی بین برخی متغیرهای موثر بر روی تصادف با آزمونهای آماری سنجیده شد.
نتایج: میزان بروزخام ومیزان بروزاستانداردشده سنی به ترتیب4/24و3/24درصد هزارنفر بود. اغلب متوفیان حوادث موردمطالعه مذکر(98/79 درصد) ودرسنین 44-15سال بودند. میزان بروز تصادفات درمحورهای برون شهری براساس کل تعداد ترددهای وسایل نقلیه در محورهای برون شهری استان محاسبه شد، که بیشترین میزان مربوط به ماه شهریورودرساعت6 صبح می باشد. محل تصادف 38/50 درصدازمرگ ومیردرتصادفات برون شهری بود. مرگ اکثر افراد به علت ضربه به سر (02/48 درصد) بوده است. رابطه معناداری بین محل تصادف ومحل فوت ونیزبین نوع خودرومورداستفاده ونحوه وقوع تصادف مشاهده شد.
نتیجه گیری: باتوجه به نتایج حاصل ازاین مطالعه تصادفات منجربه مرگ بیشتر در جنس مذکر، سنین 44-15 سال، تحصیلات پایین، ماه های شهریوروتیررخ داده است. با توجه به این مطلب که ضربه به سر علت بیش از 40 درصد متوفیان را تشکیل می داد، اقدامات پیشگیرانه و برنامه ریزی های مناسب در جهت کاهش مرگ ناشی از تصادفات، افزیش ایمنی جاده ها و راه ها بخصوص محورهای برون شهری ضروری به نظر می رسد.https://www.tebvatazkiye.ir/article_52315_46cbfa57c8ab9c0794b06dc3b6379408.pdfمعاونت آموزشی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکیطب و تزکیه1608-239725420171122The relationship between social support and marital adjustment and mental health of women in a government organizationرابطه حمایت اجتماعی و سازگاری زناشویی با سلامت روان زنان شاغل در یک سازمان دولتی24725652316FAاحمد حاجبیدانشگاه علوم پزشکی ایرانحوریه خوشدلدانشگاه آزاد اسلامی واحد آیت اله آملیمرتضی ناصر بختمرکز تحقیقات بهداشت روانارسلان خان محمدیدانشگاه آزاد اسلامی واحد آیت اله آملیJournal Article20171122Background:The aim of this study was to assess the correlation between social support, marital adjustment, and mental health of a population of women employed in a governmentally funded office.
Methods:In this descriptive-analytic study performed in 2016, 250 married women were chosen from employees of a governmentally funded office by simple randomization as the study population. The Sherborne and Stewart Social Support Questionnaires, the Spanier Marital Adjustment Questionnaire, and the Goldberg General Health Questionnaire (GHQ) were applied for collecting data. One-sample T-test, and the Pearson correlation coefficient (regression analysis) were used for data analysis
Results:Study results showed that about 65 percent of the women in our sample, scored above the cut-off point in the GHQ questionnaire, showing unfavorable mental health among them. Also, with the enhancement of social support and marital adjustment, mental health was improved to an extent of 70 percent.
Conclusion:Regarding the correlation between social support, marital adjustment, and mental health among the study population, it can be suggested that presenting couples with adequate education and counselling before and after marriage and focusing on the enhancement of social support with the aim of improving their social networks, will strengthen the protective effects of them.چکیده :
زمینه و هدف :
هدف از پژوهش بررسی رابطه حمایت اجتماعی و سازگاری زناشویی با سلامت روان زنان متأهل شاغل در یک سازمان دولتی می باشد.
روش بررسی :
این مطالعه توصیفی تحلیلی از نوع کاربردی است. جامعه آماری را کارکنان زن متاهل شاغل در یک سازمان دولتی در سال 1395 تشکیل می دادند که طبق فرمول کوکران 250 نفر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه های استاندارد ارزیابی حمایت اجتماعی شربورن و استوارت ، مقیاس سازگاری زناشویی اسپانیر و پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های t تک متغیره، همبستگی پیرسون و رگرسیون به منظور آزمون فرضیات استفاده شد.
یافته ها :
نتایج نشان داد حدود 65 درصد از افراد شرکت کننده در مطالعه نمره بالاتر از نقطه برش در پرسشنامه سلامت عمومی کسب کردند و این یافته نشان می دهد جمعیت مورد مطالعه از وضعیت سلامت روان مطلوبی برخوردار نیستند. همچنین مشخص گردید با بهبود حمایت اجتماعی و سازگاری زناشویی، سلامت روان زنان شاغل افزایش می یابدو حدود 70 درصد تغییرات سلامت روان توسط مولفه های حمایت اجتماعی و سازگاری زناشویی قابل پیش بینی است.
نتیجه گیری :
با توجه به تأثیرگذاری حمایت اجتماعی و سازگاری زناشویی بر سلامت روان زنان شاغل، ارائه آموزش و مشاوره کافی و مستمربه زوجین قبل و بعد از ازدواج و تمرکز بر ارتقاء حمایت اجتماعی با هدف ارتقاء کیفیت و کمیت شبکه های حمایتی می تواند باعث تقویت اثرات محافظتی شود.
کلید واژه ها : سلامت روان، حمایت اجتماعی، سازگاری زناشویی، زنان شاغلhttps://www.tebvatazkiye.ir/article_52316_49de876c137a42dabeb2147f5d3cc1c1.pdfمعاونت آموزشی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکیطب و تزکیه1608-239725420170219A survey on relationship between public (logistic) services and staff personnel satisfaction of ministry of health and medical educationبررسی رابطه ی بین ارائه خدمات پشتیبانی و رضایت مندی کارکنان واحدهای تخصصی در ستاد وزارت بهداشت،درمان و آموزش پزشکی13014065398FAعبدالله جوادی نژادمعاون اداره کل امور پشتیبانی و رفاهی - وزارت بهداشتJournal Article20180611By considering human resource position on organization, usually managements have decided to provide innovation of personal for doing their duties better than before. Personal always perpend to comfort and facilities on their workplace, they prefer their work environment be safe, healthy, quite, clean and without any flaw. The aim of this research is : survey on relationship between public (logistic) services and staff personnel satisfaction of ministry of health and medical education. This research is descriptive-analytic and has done in 2013.It was studied on 320 of staff personnel of ministry of health and medical education. For define the relation between logistic providing variable and its variation component of satisfaction it was used spirman and pierson correlation coefficient test. Mean mark of maintenance variable is more than mean other studied variables and minimum mean is for accessories supply. The relationship between logistic providing and satisfaction is meaningful (p-value< 0.001) .It was seen that by increasing logistic providing staff personnel, amount of satisfaction increase too. A favorite workplace and suitable work conditions increase satisfaction and personnel try to have better performance.مقدمه: با توجه به اهمیت و جایگاه منابع انسانی در سازمان، همواره مدیران سازمانها در پی آن بودهاند تا زمینه ایجاد انگیزه کافی برای جلب رضایت کارکنان و به تبع آن اشتیاق آنها را برای انجام با کیفیتتر کارها را فراهم آورند. کارکنان همواره از دیدگاه راحتی فردی و تسهیلات یا تمهیدات موجود به محیط کار توجه میکنند، آنها ترجیح میدهند که محیط کار سالم، بیخطر، آرام، تمییز و بدون هیچ خدشهای باشد. هدف این پژوهش بررسی رابطهی بین ارائهی خدمات پشتیبانی و رضایتمندی کارکنان واحدهای تخصصی در ستاد وزارت بهداشت می باشد.<br /> روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است که در مقطعی از زمان (سال 1392) انجام شده است. مطالعه بر روی 320 نفر از کارکنان وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی انجام گرفت. برای تعیین رابطه بین متغیر تامین نیازمندیهای پشتیبانی و ابعاد مختلف آن با متغیر رضایت شغلی با توجه به آزمون نرمالیتی از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن و پیرسون استفاده شد.<br /> یافته ها: میانگین امتیاز متغیر نگهداشت تاسیسات (08/2) در بین کارکنان بیش از میانگین متغیرهای دیگر مورد مطالعه است و کمترین میانگین متعلق به امتیاز متغیر تامین به موقع اقلام اداری (73/1) در بین کارکنان است. رابطه تامین نیازمندیهای پشتیبانی با رضایت شغلی در بین کارکنان مرد، زن و کل کارکنان (p-value< 0.001) از لحاظ آماری معنی دار است.<br /> بحث: دیده شد که با افزایش تامین نیازمندیهای پشتیبانی کارکنان میزان رضایت شغلی آنان نیز افزایش می یابد. یک محیط کاری خوب و یک شرایط کاری خوب می تواند رضایت شغلی کارکنان را افزایش داده و کارکنان سعی میکنند تا عملکرد بهتری داشته باشند.https://www.tebvatazkiye.ir/article_65398_2f65d320319749f357c1e93572877ff4.pdf