توانمندسازی در ارتقای سلامت

چکیده

امروزه درک و بکارگیری استراتژی توانمند سازی یک آرمان آشکار برای ارتقای سلامت جوامع است. در بحث ارتقای سلامت از دو منظر می توان توانمند سازی را مطرح نمود: فردی و اجتماعی. توانمند سازی فردی ‏‏فرایندی است که افراد از طریق آن کنترل بیشتری بر تصمیم گیریها، شیوه زندگی و فعالیت هایی که بر سلامتی آنان موثر است، خواهند داشت. از طرفی توانمند سازی اجتماعی و افزایش پتانسیل جامعه در پذیرش مسئولیت نسبت به سلامتی نیز موجب ارتقای سلامت می گردد. برای توانمند سازی اجتماعی ضمن حمایت از اقدامات و فعالیتهایی که توسط گروههای جامعه انجام می گیرد، باید تبعیضها و نابرابریها را از بین برده و به افراد آزادی تصمیم گیری و اقدام داد تا از طریق تصمیم گیری صحیح، کنتر ل سلامت خود و جامعه را در دست گرفته و برای این کار مسئولیت پذیر شوند. امکانات و زمینه این توانمند سازی باید در خانه، مدرسه، محل کار و جامعه فراهم شود. فرآیند توانمند سازی بنابراین یک عملکرد اجتماعی است که موجب ارتقای مشارکت مردم، سازمانها و جامعه، ارتقای کارایی سیاسی، بهبود کیفیت زندگی اجتماعی و نهایتا عدالت اجتماعی و مساوات در بحث سلامتی می گردد.توانمند سازی فردی ابتدا به توانایی انسان در انجام تصمیم گیری و کنترل بر روی زندگی خود اشاره می نماید، در حالی که توانمندی اجتماعی به مفهوم اقدامات جمیع افراد و سازمانها و ارگانها به منظور دستیابی به کنترل و تاثیر بیشتر بر عوامل تعیین کننده سلامت و تاثیر گذارنده بر آن و ارتقای کیفیت زندگی در جامعه می باشد و یک هدف مهم در عملکرد جامعه به سوی سلامت محسوب می گردد. یکی از نکات بارز در توانمند سازی و تقویت ظرفیت های جامعه توجه به این نکته است که ظرفیت سازی توانمند سازی و مشارکت جامعه، هم نتیجه ارتقای سلامت است و هم پیش نیاز آن. از طرفی، توانمند سازی مساله ای سهل و آسان نیست، بلکه مستلزم تغییر فرآیند تصمیم گیری از بالا به پایین به تصمیم گیری از پایین به بالا است. شواهد کافی در اغلب کشور های توسعه یافته وجود دارد که نشان می دهد فعالیت های پایین به بالا بر توسعه و ارتقای سلامت در جامعه اثر مثبت می گذارند از طرف دیگر در بسیاری از فعالیتهای آموزشی، توسعه اجتماعی، سیاستگذاری و قانونگذاری، استراتژی توانمند سازی فردی و اجتماعی نه تنها به میزان قابل توجهی از بروز بیماری های عفونی و واگیر دار، خشونت، تبعیض، جراحات و حوادث رانندگی و مشکلات روانی و همچنین بیماری های غیر واگیر (همچون سرطانها، بیماریهای قلب، و عروق دیابت و...) پیشگیری نموده است، بلکه به کاهش نابرابریها و ایجاد بستر لازم برای دستیابی به عدالت اجتماعی کمک نموده است. آینده در خصوص تاثیر برنامه های ارتقای سلامت در کاهش بیماری ها و نابرابری ها و هم چنین گسترش عدالت اجتماعی در کشورهای در حال توسعه نیز شهادت خواهد داد.